گفتنی ها

ساخت وبلاگ
بعضی وقتا مخصوصا فقط باید بنویسی که گفتن و نوشتن یادت نره!! 

وقتیایی که قرص حرفای ناگفتتو با یه قلپ بغض میدی پایین و یه آبم روش، باید فکر دفتری ،سررسیدی، وبی ،کانالی ،چیزیم باشی که بنویسی و بگی که گفتن یادت نره !! اگه هی بگی بیخیالش و به روی خودت نیاری کم کم به خودت میای و می بینی شدی مثل "غش کرده ای "که دائما تو گوشش میزنن هی میگن: "بگو چته زود باش بگو چته " ...توام میخوای بگی ها،  تمام تلاشتو میکنی ها اما انگاری لبات بهم دوخته شدن ! یه قفل بزرگ به همه در و پنجره های ذهنت زده شده و اون وقت دیگه حتی از یه خاطره یه سلام احوال پرسیه ساده هم نمیتونی بگی ..وقتی نتونی بگی آدما میرن و تنهات میزارن .تو می مونی و یه ذهن درهم و مشغول که تاتنها گیرت بیاره وسوسه وار توهم و خیال های فریبا و طناز و به جونت میندازه و میگه:" گور بابای واقعیتا من دوست دارم بیا بیا بیا  "و تو میری میری میری و روز به روز از آدما بیشتر فاصله میگیری و زانوهاتو تنگ تر تو آغوش میگیری و وقتی به خودت میای می بینی ساعت هاست داری با خودت حرف میزنی،  با خودت دعوا میکنی  ،سرخودت جیغ میزنی و گریه میکنی تا خوابت ببره..بعضی وقتا بنویس که نوشتن یادت نره!!

+پشمال اومده ایران که یه ماه بمونه...باحاله نزدیک خودم میتونم حسش کنم . البته فقط دوس دارم حسش کنم از فاصله پنج دقیقه ای ..نه بیشتر از این قطعا! همیشه باخودش کلی مهربونی با چاشنی یه سردرگمی بزرگ میاره و دوتامون باهم تصمیم گرفتیم که مهربونیه رو فدای آرامشون کنیم و سردرگمی به جون نخریم !!! وقتی یکی درباره خودش بهت نصیحت میکنه چرا گوش نکنی!! باید ممنونشم باشی.البته یکم خیلی تابلو یه سرمای زمستونی از سمتش داره پدیدار میشه که من یکی بعد این همه وقت خوب میفهمم چرا:)))فقط انتظارشو نداشتم اینقد زود:]

+ تولد ونووس کوچولوعه که خیلی ام بزرگ شده 7ام  و خیلی کم پیش میاد از چیزی خوشش بیاد یا بشه خوشحالش کرد و من واسش "melabi"خریدم و امیدوارم که خوشش بیاد:) [اولش فکر میکردم اسمش "maloo abie":)))]

 

                                             

 

+این روزا دارم قدر زندگیمو و تنهاییمو میدونم..دارم ازش لذت میبرم ،دارم واسش تلاش میکنم ،درس میخونم،زندگیم قشنگه :)

زیبا رویی!...
ما را در سایت زیبا رویی! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : emmi-diary بازدید : 42 تاريخ : سه شنبه 7 آذر 1396 ساعت: 8:36